رازهای کیان سریال سرجوخه از زبان سامان صفاری
* کیان، نماینده شاخهای مجازی است که سایتهای شرطبندی دارند. حتی بعد از گذشت پنج قسمت از سریال، کاربران شبکههای اجتماعی بیان کردهاند که کیان شبیه پویان مختاری و مهراد جم و رزی مانند دنیا جهانبخت است. شما در مواجهه با این نقش چه تصوری داشته و برای رسیدن به این نقش از مابهازایی بیرونی هم الگو گرفته اید؟
دو تا سه ماه قبل از کلید خوردن صحنههای کیان، احمد معظمی، کارگردان با من صحبت کرد و خواست که در فضای مجازی صفحات چنین افرادی را دنبال کنم و روزی سه تا چهار ساعت برایش وقت بگذارم. به همین دلیل من هم شروع به جستوجو کردم و ساعتها در یوتیوب فیلم زندگی آنها را میدیدم تا با سبک زندگیشان آشنا شوم. همچنین برای رسیدن به شخصیت کیان یک ماه و نیم دورخوانی داشتیم. درست مثل یک پروژه سینمایی. اما این اتفاق در تلویزیون کمتر رخ میدهد. بنابراین قبل از شروع بازی با حضور سیامک راشدی، بازیگردان خوب پروژه سرجوخه، دورخوانی داشتیم و برخی مواقع هم معظمی در جلسات حضور داشت و اتودهایی که برای نقش میزدیم را میدید. هر یک از ما آرامآرام به شخصیتهایمان رسیدیم. البته میتوانم بگویم برای ایفای نقش کیان کپی نکردم، اما مابهازا از این تیپ آدمها در فضای مجازی داشتم. ساعتها فیلمهای آنها را دیده بودم و تکیه کلامهایشان را میدانستم. خوشبختانه امیر جهانی، فیلمنامهنویس سریال سرجوخه قصه منسجمی نوشته بود و کاملا شخصیتپردازیها درست و بهجا بود. بنابراین فیلمنامه هم در کنار مشورتهای کارگردان موثر بود و من را به حال و هوای آدمهایی که در فضای مجازی هستند، نزدیک کرد.
بیوگرافی ملیکا زارعی (خاله شادونه) و همسرش و دخترش +عکس واقعی
* کیان حرکتهایی در موقعیتهای متفاوت دارد. یک دفعه شاهد هستیم در صحنهای برای مدتی پلک نمیزند و فکر میکند. تمام این حرکتها از قبل طراحی شده بود یا سر صحنه به آن رسیدید؟
صددرصد از قبل طراحی شده بود. اتفاقا یکی از دوستانم که در فضای هنری هم حضور ندارد، بعد از تماشای سریال سرجوخه تماس گرفت و گفت وقتی با خانواده میبینند، مثل کیان تمرین میکنند که برای لحظاتی پلک نزنند. جالب است که همه حرکتهای کیان دیده میشود. حتی همین پلکنزدن هم با فکر کارگردان بوده و از قبل طراحی شده بود. طراح لباس هم خانم صمدزاده بود که ساعتها صحبت میشد تا ماحصل آن شد کیانی که شما میبینید. برخی موارد هم بود سر صحنه و بداهه شکل میگرفت. در مجموع سعی کردم در طول مدت کار با شخصیت کیان زندگی کنم. وقتی خانه میرفتم، با مدل کیان میرفتم یا میخواستم بیایم سر صحنه، با مدل کیان سر صحنه میآمدم.
* فکر میکنید این شخصیت تا چه میزان برای مخاطبان باورپذیر شده است؟
اصولا وقتی سریال پخش میشود، باید ۱۰ تا ۱۱ قسمت بگذرد تا نتیجهگیری کنیم که برای مردم باورپذیر بوده یا نه و بیننده همراه شده یا نه؟ اما جالب است که بعد از گذشت پنجقسمت از سریال سرجوخه، بازخوردهای مثبت را شاهد هستیم. بازخوردهایی که من میگویم، منظورم فضای مجازی اینستاگرام است که نشان میدهد کار دیده شده و مردم سریال را دوست دارند.
* فکر میکنید دلیلش موضوع سریال است که به سایتهای شرطبندی پرداخته است؟
به نظرم سرجوخه روایتگر واقعیت جامعه است. شما کافی است پوشش لباسها، دیالوگها، داستان کیان و اتفاقات اطرافش، قصه غلامرضا و نداریهایش و... را ببینید، آنوقت است که به خودتان میگویید نمونه این آدمها در جامعه امروز است. وقتی ما واقعیات را در سریال نشان بدهیم، از تخیلات نگوییم و دروغی در کار نباشد، حتما با مخاطبان ارتباط برقرار میکند.
* شخصیت کیان کدهایی برای مخاطب دارد. وقتی کیان سکوتش طولانی میشود، بعد از آن اتفاق خطرناک رخ میدهد و... چطور به این موارد رسیدید؟
کار کاملا گروهی انجام میشد. ساعتها با کارگردان، بازیگردان و... حرف میزدیم. میخواستیم متفاوت بودن کیان را نشان بدهیم و تضاد طبقاتی این شخصیت، نسبت به شخصیت غلامرضا برجسته شود.
کیان بیشتر سکوت میکند. بیشتر گوش میدهد. بیشتر نگاه میکند و بعد اگر سکوتش طولانی شود، حتما اتفاق خطرناکی رخ میدهد. اما در نهایت خودش تصمیم نهایی را میگیرد. گرچه مشاورانی همچون شهروز دارد، اما تصمیمگیرنده نهایی خودش است. حتی اخمهای کیان کدی میدهد که نشاندهنده رئیس سایت شرطبندی است. هرچه قسمتهای سریال جلوتر برود، مسلما مخاطب بیشتر غافلگیر میشود.
* از کدام قسمت سریال بیشتر اوج میگیرد؟
سریال با اوج شروع شده است. از ابتدا باشگاههای شرطبندی، مسابقههای زیرزمینی، تیراندازی در فضای مهمانی و... نشان داده شده است. بنابراین هر قسمت مساوی با کلی غافلگیری برای مخاطب است. اما از قسمت ششم بینندگان با اتفاقات عجیب و غریبتری روبهرو میشوند که همراه با پیچیدگیهای بیشتر است.
تضادهایی درباره کیان در سریال سرجوخه
* کیان با همه زرنگیهایش و جدیتی که در کار دارد، عشق به شخصیت رزی به او غالب شده است. این بعد از شخصیت کیان منجر به شکلگیری تضاد در ذهن مخاطب میشود که چطور اسیر عشق است؟
قویترین، خشکترین، سردترین و خشنترین آدمهای مافیای دنیا در یک مرحله از زندگیشان درگیر عشق میشوند و همین موضوع باعث میشود یا آن کار قبلی را کنار بگذارند و به دنبال زندگی عاشقانه باشند یا عشق باعث میشود که خشونت، زرنگی، ریاست و... از بین برود. دیالوگی در فیلمهای جاسوسی شاهد هستیم که میگویند عاشق نشوید چون باعث شکلگیری نقطه ضعف میشود. در قسمت پنجم سریال هم کیان خطاب به شهروز میگوید که خط قرمز و نقطه ضعفاش رزی است. این یعنی کد. زیرا شخصیتی که تا به امروز همیشه محکم بوده حالا در مقابل عشق نقطه ضعفی دارد. شما قویترین فرد دنیا هم باشید وقتی عشق پیش بیاید، جلویش زانو خواهید زد. بنابراین تضادی نیست و کیان هم عاشق رزی است.
* اغلب افرادی که در سایتهای شرطبندی حضور دارند دچار فساد اخلاقی گستردهای هستند، در فضای مجازی میبینیم که این افراد با حضور در مهمانیهای لاکچری و کارهای عجیب و غریب میخواهند که جذب فالوئر بیشتری داشته باشند تا سایتهای شرطبندیشان را تبلیغ کنند. در سریال سرجوخه چقدر این نوع آدمها و روابط غیراخلاقی آنها به نمایش درآمده است؟ روابط مثلثی و تیراندازی در مهمانی یکی از سکانسهایی بوده که مورد توجه قرار گرفته و نمودِ بیشتری از این شخصیتها داشته است. آیا در ادامه هم شاهد چنین صحنههایی در سریال خواهیم بود؟
برای اینکه بتوان یک مشکل اجتماعی را تحلیل و بررسی کرد باید اول این مشکل را طرح کرد. باید این معضلات در تلویزیون نشان داده میشد تا بسیاری از مخاطبان آن را ببینند و بتوان درباره آن صحبت کرد و تحلیل گرفت. اگر به هیچ موضوعی پرداخته نشود و نتوان درباره معضلات موجود صحبت کرد نمیتوان امیدوار بود که آن موضوع یا چالش اجتماعی دست از سر مردم و افرادی که با آن درگیر هستند بردارد. بارها اتفاق افتاده که به دلیل محدودیتها درباره خیلی از مسائل صحبت نشده و این مشکلات به زخمی کهنه و آتش زیر خاکستر تبدیل شده و بعدا با هزینه گزاف اجتماعی تاوان نادیدهشدن آن پرداخت شده است. وقتی تابوها شکسته و معضلات نشان داده شود و مردم بدانند که این مشکلات وجود دارد، سایتهای شرطبندی داریم و در این سایتها بسیاری از جوانان و نوجوانان زندگی و دارایی خود و خانواده را از دست دادهاند آن وقت میتوان دنبال راه چاره برای آن بود تا جلوی خیلی از این مشکلات و معضلات گرفته شود.
سریال سرجوخه برای اولین بار سعی کرده با نگاهی متفاوت و نزدیک به مردم، این مسائل را در قاب تلویزیون به مخاطب نشان دهد. البته در خیلی از موارد فقط از مسائل رد شدیم چون نمیتوان درباره آنها در رسانه ملی صحبت کرد. چون مخاطبان از سنین متفاوت پای تلویزیون نشستهاند. سرجوخه و داستانی که دارد تا حدی به آگاهی خانوادهها کمک میکند و به آنها هشدار میدهد که این اتفاقات امکان دارد برای همه رخ دهد، پس باید آگاهتر باشند و خود را در کمین سوءاستفاده این افراد قرار ندهند. خیلی از افرادی که بچههای درسخوان و شاید نابغه و تکبعدی هستند بیشتر جذب این نوع سایتها میشوند و زودتر گول میخورند.
در همه جای دنیا و در بیشتر رشتههای ورزشی این شرطبندیها وجود دارد اما این که بخواهد به این گونه زندگی افراد زیادی را تحتالشعاع قرار دهند و باعث نابودی زندگی آنها شوند مشکلدار است و باید جلوی این موضوع گرفته شود. این مشکل در کشور ما وجود دارد و سریال سرجوخه به آن ورود کرده است امیدوارم که این سریال شروعی موفق برای پرداختن به این نوع از موضوعات و آسیبهای اجتماعی باشد و به روزی برسد که به صورت تخصصی درباره موضوعاتی مثل شرطبندی در تلویزیون برنامه و سریال ساخته شود.
*کیان یک سایت شرطبندی را اداره میکند و خودش نفر اول این سایت است، یک آدمی که فقط به فکر منافع خودش بوده و برای رسیدن به پول زیاد این سایت را راهاندازی کرده است. در قسمت چهارم میبینیم که قصد ندارد وارد پخش مواد مخدر شود، دلیل این دوگانگی رفتار کیان چیست؟
برای رسیدن به کاراکتر خیلی فیلم دیدم، در خیلی از فیلمها رئیس مافیا برای خودش قوانین مشخصی داشت. مثلا اینکه یک شخصیت مافیایی بود که میگفت با خانوادهها کار نداشته باشید و فقط با افرادی که هستند برخورد یا آنها را ترور کنید. کیان هم برای خودش قانون دارد. شخصیتی بسیار خشن که شاخ مجازی شده، بنگاه شرطبندی دارد، آدمها را جا به جا میکند، با خوانندهها، بازیگران و فوتبالیستهای معروف در ارتباط است و برای کسب درآمد زیاد به هر نوع کار اینچنینی دست میزند. اما از طرفی طبق قانون خودساخته خودش با آدمهای نامرد کار نمیکند و به حوزه مواد مخدر ورود نمیکند. خط قرمز کیان فروش مواد مخدر است. به نوعی دارای مرام و معرفتی است که فکر میکند با فروش موادمخدر بچههای مردم را بدبخت میکند.
برچسب ها : ,